کد مطلب:28605 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:104

بر بستن اتّهامِ قتل عثمان به امام












بخش گسترده ای از نامه های معاویه به امام علیه السلام، گرد همین موضوع می چرخد. انگیزه های رویكرد معاویه به سهیم شمردنِ امام علیه السلام در قتل عثمان، از طرفی آن بود كه شایستگی امام علیه السلام برای عهده دار شدن خلافت را به طعن گیرد و از دیگر طرف، این كه به بهانه خونخواهی عثمان، زمینه مناسب را برای درگیری مستقیم نظامی با امام علیه السلام فراهم آورَد و از همین رهگذر، فضای دلخواه را برای دستیابیِ خودِ معاویه به قدرت، مهیّا سازد.

بسیارند آن دسته از سندهای تاریخی كه درستیِ این ادّعا را گواهی می دهند.[1] معاویه، این سیاست شیطانی را آشكارا، حتّی پیش از كشته شدن عثمان، پیش گرفت، آن گاه كه در یاریِ وی درنگ ورزید. این پدیده آن گاه كاملاً آشكار شد كه عثمان اصرار ورزید معاویه نیرویی برای حمایت از وی رویاروی آشوبگران گسیل دارد؛ امّا معاویه از پشتیبانی او سر باز زد. در این حال بود كه عثمان، آشكارا به وی گفت:تو می خواهی من كشته شوم و سپس خود را خونخواه من بشماری.[2].









    1. بَلاذُری در أنساب الأشراف آورده است:معاویه، پس از فرستادنِ ابو مسلم خولانی نزد علی علیه السلام، نعمان بن بشیر انصاری و ابو هُریره دوسی را به سوی وی گسیل داشت. آن دو، علی علیه السلام را فراخواندند كه كُشندگان عثمان بن عفّان را تسلیم كند تا به قصاص خون وی، كشته شوند و بدین سان، كار مردم سامان یابد و از جنگ، پیشگیری شود. معاویه می دانست كه علی علیه السلام چنین نخواهد كرد؛ لیكن می خواست نزد شامیان گواهی داده شود كه علی علیه السلام از تسلیم آن افراد و بیزاری جستن از ایشان سر باز زده است. بدین ترتیب، راه باز می شد تا معاویه ادّعا كند كه علی علیه السلام، عثمان را كشته است. آن گاه خشم شامیان بر علی علیه السلام افزایش می یافت و در جنگ و دشمنی با وی تیز خشم تر و دیده ورتر شوند. وقتی آن دو نزد امام علیه السلام رسیدند و خواست معاویه را به وی ابلاغ كردند، او هیچ یك از آن خواسته ها را نپذیرفت. سپس ابو هریره به شام بازگشت و معاویه به وی فرمان داد كه مردم را از آنچه میان وی و علی علیه السلام گذشته، آگاه سازد. (أنساب الأشراف:205/3)
    2. تاریخ الیعقوبی:175/2.